مگر شده من و شما در عالم ماده، از همان جايي آب بخوريم که خر و اسب و الاغ آب ميخورند! شده؟! نه. در عالم ماده نشده، معنا را ولش کنيد. در عالم ماده، کدام عاقل ميرود اين کار را ميکند؟! براي چه نميخوري؟! چون بافت ظاهري من با آنها فرق ميکند. خيلي زشت است من بروم همگام او از همانجايي که، آبشخوري که او آب ميخورد، من آب بخورم! از همان چشمهاي که او آب ميخورد, من آب بخورم. من آدم هستم؛ فرم آب خوردنم، جايگاه آب خوردنم، مشربم اصلاً، آبشخورم بايد با حیوان فرق داشته باشد. در عالم معنا هم همين است چرا ما غيب را باور نميکنيم؟! در قرآن در سورة "هل أتي" سه تا چشمه را به ما معرفي ميکنند، آخر اين چشمهها مال کيست پس؟!
مسلمان! انسان! چرا باور نميکني اين چشمهها موجودند؟! چرا باور نميکني اينها مال تو هستند؟! چرا کف روي آب را گرفتي؟! چرا امواج اسيرت کردند, از آب غافلي؟! والله و بالله و تالله اين چشمههايي که در قرآن ميگويند، مال من و شماست منتها بلد نيستيم کجاست.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
عشق ورزی
شناخت ولی نعمت
در محضر آیت اله بهجت قدس سره
فضیلت ذکر علی علیه السلام
راز مشکلات زندگی 2
تولی دیگر (14)
اجازه ظهور
راضی بودن به کردار دیگران
اولین مصیبت عالم
عید ولایت مبارک
نشانه کمبود انواع ویتامین ها
این الرجبیون
گذشته ی ما...
برای عرض ادب مردم شام
لب های عطشان
پاکسازی ضمیر4
پاکسازی ضمیر 3
امامت در صحیفه سجادیه